English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6105 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
base loading U بار اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loading U فرفیت
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
loading U خرج گذاری کردن سلاح
loading U پر کردن سلاح
loading U بار گذاری
loading U فرفیت بارگیری
loading U عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
loading U بارگذاری
self loading U فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
self loading U پرشونده خودکار
loading U بارکنش
loading U بارگیری
loading U بار محموله
loading U امیختن موادخارجی به شراب
loading U بار
loading plan U طرح بارگیری خودرو
loading point U نقطه بارگیری
loading point U نقطه سوارشدن
loading coil U پیچک بار افزای
loading rack U سکوی بارگیری
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
loading capacity U بار گیری
loading list U لیست بارگیری خودرو
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
loading facilities U وسایل بارگیری
loading duration U مدت بار گذاری
loading capacity U فرفیت
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
loading diagram U دیاگرام بارگیری
loading chart U جدول بارگیری
loading scale U مقیاس بارگیری
loading site U سکوی بارگیری
loading site U محل بارگیری
separate loading U مجزا پرشونده
rate of loading U میزان بارگذاری
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
loading space U فضای قابل بارگیری
pre loading U بارگیری اولیه
point of loading U نقطه بارگیری
loading routine U روال بارکننده
muzzle loading U سر پر
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
loading tray U سینی پر کن گلوله
loading time U زمان بارگیری
loading table U جدول بارگیری
loading station U ایستگاه بارگیری
loading speed U سرعت بار گذاری
separate loading U مهمات مجزا
loading bucket U سطل بارگیری
bulk loading U بارگیری در مخازن
cease loading U پر نکنید
cease loading U گلوله را پرنکنید
drift loading U دهانه
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
drag loading U فشار کششی
disc loading U نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
diffraction loading U منتجه فشار
diffraction loading U منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
commercial loading U بارگیری تجارتی
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
cycles of loading U دورههای بار
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
loading bridge U پل بارگیری
loading apron U نوار بارگیری
lane loading U سربار خط عبوری
cross loading U مخلوط کردن بارها
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
horizontal loading U کولاس افقی
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
frequency loading U بارگیری فرکانسی
frequency loading U بارکنش فرکانسی
factor loading U وزن عاملی
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
bill of loading U بارنامه کشتی
bill of loading U جواز کشتی
emergency loading U بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
cross loading U سر شکن کردن بارها
loading bunker U بارگیریانبارزغال
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
transverse loading U بارگذاری روی پایه
loading area U قسمتلودینگ
breech loading U ته پر
up line loading U انتقال یک کپی از یک برنامه
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
loading dock U بارگیریبارانداز
wing loading U نسبت وزن کل به مساحت یال
loading door U فشاردر
truck loading U سربار کامیون
manpower loading chart U نمودار تخصیص نیروی انسانی
container-loading bridge U پلورودبستههابهکشتی
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
ammunition loading line U صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
bow loading door U درخمشدهمخصوصبار
muzzle-loading cannon U بارگیریلولهتوپ
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
loading participation in profits U هزینههای مشارکت در سود
loading on alternate spans U حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
strength under tangential loading U مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
cross section of a muzzle-loading cannon U قسمتموربدهانهتوپ
base course U لایه اساس قشر اساس
sub base U زیر قشر
to base one self U اعتماد کردن
to base one self U تکیه کردن
second base U دومینپایگاه
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
r base U ار- بیس
base 0 U پایه 01
sub base U زیر بستر
get to first base <idiom> U موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
base 0 U decimal
base course U قشر لعاب
first base U اولینپایگاه
base course U لایه شالوده
base course U قشر پی راه
filbert base U پایگاه فریبنده
filbert base U پایگاه دروغین
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
base of a triangle U قاعده [مثلثی] [ریاضی]
floating base U پایگاه شناور دریایی
knowledge base U پایگاه اگاهی
hard base U باز سختbaseball
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
fuse base U پایه ی فیوز
fox base+ U فاکس بیس پلاس
magazine base U محلانبارخشاب
Asiatic base U پایه یونی [آسیایی]
wave base U سطحموج
telescope base U پایهتلسکوپ
base-court U حیات بیرونی
swivel base U پایهگردنده
sprung base U تشکفنری
sinister base U منحنیانتهایی
Attic base U پایه ی آتنی
recharging base U بخشتغذیه
defense base U پایگاه پدافندی
defense base U پایگاه دفاعی
data base U مبنای اطلاعات
pin base U پایهمیله
data base U پایگاه داده ها
It is base on a precedent. U مسبوق به سابقه است
sight base U پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
polyacid base U باز چند اسیدی
tax base U مبنای مالیاتی
octal base U هشت پایهای
number base U پایه عدد
number base U عدد پایه
number base U مبنای عددی
naval base U پایگاه دریایی
monetary base U پایه پولی
monetary base U مبنای پولی
polyacidic base U باز چند اسیدی
prisoners base U بازی گرگم بهوا
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
single base U تک مادهای
soft base U باز نرم
software base U مبنای نرم افزار
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
schiff base U باز شیف
return to base U بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
stanchion base U زیرستون
pseudo base U شبه باز
mobilization base U حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
mobilization base U مبنای بسیج
magneto base U پایه مگنت
lewis base U باز لوویس
dexter base U پایهراستی
knowledge base U پایگاه دانش
knowledge base U پایگاه معلومات
inorganic base U باز غیر الی
inorganic base U باز معدنی
fixed base U پایهثابت
hardwood base U پایهسختچوبی
single base U باروت یک حبهای
concrete base U پایهیبتونی
centre base U ستونمرکزی
loktal base U لامپ قفلی
loctal base U لامپ قفلی
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
time base U مبدا زمانی
tax base U ماخذ مالیات
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com